1- عاری از اشتباهات واضح در انتخاب معادل فارسی برای واژگان تخصصی باشد. اشتباهات دسته اول را میتوان به دو گروه تقسیم کرد:
- آشنایی ناکافی با زبان خارجی میتواند یک مطلب معمولی را به متنی جالبتوجه تبدیل کند که خالقِ اصلی اثر ابدا در نظر نداشته است. در این حالت، هیچ قصد زیانباری از سوی مترجم وجود ندارد و بیشتر جملات تحریفشده متن مقداری معنا میدهند تا خواننده متوجه آن شود.
- گروه دیگر در دسته اول شامل نوع پیچیدهتری از اشتباهات میشود و دلیلش میتواند به عنوان مثال رفتن سراغ معنای دور بهجای آنچه واضح است باشد، و یا اینکه مترجم ناخودآگاه ترجمه کلمهای را براساس معنایی غلط که در مطالعات مداوم در ذهنش نقش بسته، انتخاب میکند و میتواند بهشکلی غیرقابل انتظار، یک کلمه بسیار ساده یا آشکارترین استعاره را تحریف کند.
2- مترجم به صورت عمدی کلمات یا عباراتی را که درکشان نمیکند و یا بهنظرش برای خواننده نامفهوم میآیند از قلم نینداخته باشد؛ مترجمی که چنین کاری کند، بیهیچ تردیدی، آن نگاهِ تهی را که دیکشنریاش به او نشان میدهد میپذیرد. او درست همانقدر حاضر است کمتر از نویسنده بداند که فکر میکند خودش خوب و بدِ متن را بهتر از نویسنده بلد است. دومین اشتباه رایج، یعنی چشمپوشی از بخشهای دشوار متن مسئله جدیتری از خطای نخست است، اما گاهی مواقع بسته به کاربرد متن مقصد و مخاطب آن در زمانی که خودِ مترجم گیج و گنگ شده میتوان آن را بخشید. با این وجود، این خطا نوعی عدم امانتداری در ترجمه است اما نه به شدت خطای سوم.
3- ترجمهای است که با قالببندی شکلی و بازی با الفاظ، ظاهری بهنظر زیبا به خود نگرفته باشد تا با سطح دانش مشخصی هم تراز شود. بدیهی است که خطای سوم نابخشودنی است و بیش از خطای قبلی، مصداق عدم امانتداری در ترجمه. چرا که در اینجا مترجم زرنگ دست به کار میشود و چیزی از آستینش درمیآورد و میافزاید و مفاهیم در دست ترجمه را طبق سلیقه خود میچیند.
این متن توسط گروه ترجمه و ویرایش سیناپس تهیه شده است. هر گونه بازنشر مطالب این سایت بدون اجازه نویسنده مجاز نیست.